جمعه ۰۷ اردیبهشت ۰۳

باور

۱۲۱ بازديد
زنگ زدم جواب داد واقعا چم شده؟من چي بسرم اومده؟من همون احسانم كه هر دختري من ميشناخت ميدونست گنجشك جاي قناري ميفروشم و نميتونن من بازي بدن؟من همون احسانم كه هر شب با يكي ميخوابيد و صبح با يكي ديگه صبحونه ميخورد؟وقتي تماس من جواب داد انگار اصلا هيچ اتفاقي نيفتاده انگار همه چيز خوب بوده از صبح انگار تو اين سه ساعت كه نبود و بهم دروغ گفت اصلا اتفاق نيفتاده كلا ريست شدم هه همه چي گل و بلبل شد دختر تو جادوگري بخدا با من چكار كردي كه ميدونم اسباب بازيتم اما دلم ميخواد تو فقط با من بازي كني واقعا دوست دارم اصلا دوست دارم بهت ببازم نميدونم چرا صدات انقد ارومم ميكنه انگار كل دردم تموم شده تو كي هستي عزيزم كي هستي؟!!!!!!!!!

دروغ

۱۱۲ بازديد
يه روز بهم گفتي احسان هيچوقت بهم دروغ نگو گفتم چشم يه چشم واقعي گفتم اما انگار هيچ قانوني در مورد من به نتيجه نميرسه يه قانون هست كه ميگه ادم نون نيتش ميخوره يني اينكه اگه نيت ادم خوب باشه به هدفش ميرسه ميگن ادم اگه تو زندگيش صادق باشه و دروغ نگه زندگيش شيرين ميشه هه اما معذرت ميخوام همش واسه من كشكه هردفعه صادقتر بودم بيشتر دروغ شنيدم هربار يكرنگتر بودم بيشتر دورنگي ديدم هربار احساس خرج كردم و محبت كاشتم بي تفاوتي برداشت كردم.ناراحتي قبول حوصله نداري قبول اصلا امشب نميخواستي صدام بشنوي و من ببيني بازم قبول اما عزيز دلم اونجايي كه امشب شما گفتي ميري كه اروم بشي من بيشتر از صدبار رفتم و هربار تا ١٠.٣٠ شب باز بوده نه بقول شما تا ١٢ خيلي سخته ادم بدونه دارن بهش دروغ ميگن و بشنوه و تاييد كنه كه يعني اره موافقم باهات اره همه حرفات حقيقته اما ته دلش بدونه كسي كه حاضري بدون هيچ سوالي جونت واسش بدي زل زده بهت خيلي راحت داره دروغ ميگه دلت ميخواد بهش بگي هي فلاني دروغ نگو باهر دروغت داريم به خداحافظي نزديك ميشيم اما وقتي كسي دروغ ميگه اگه بهش بگن چرا دروغ ميگي با يه دروغ ديگه جوابت ميده با دروغ خيلي چيزا رو ميشه بدست اورد اما نميشه نگهشون داشت حاضرم من با حقيقت ازار بدي اماهيجوقت با دروغ ارومم نكني كاش ادما وقتي دروغ ميگن حداقل شعور طرف مقابل درنظر بگيرن اخه چطور حتي فكر نكردي جايي كه همه ادما ميدونن تا كي بازه اينجوري دروغ بگي اكثر ادمايي كه ميگن از دروغ متنفرم از دروغ شنيدن متنفرن نه دروغ گفتن پس سكوت چه زيباست وقتي همه دروغ ميگويند

روزهاي بد

۱۱۳ بازديد
شنبه خوب شروع شد حس ميكردم بيشتر به يادم هست خودش هرچندساعت تماس ميگرفت و با اون صداي قشنگش باهام حرف ميزد عصر بخاطر صحبت با من چندتا قطار رفتن اما اون مونده بود كه با من حرف بزنه فقط حرفاي خوب فقط صداي نازش فقط بامزگي هاش وقتي رسيد نزديك خونه بازهم تماس گرفت چيزي كه هميشه توي دلم ميخواست همينجوري باشه و با خبر دادن از خودش از نگراني هام كم كنه هميشه دلم ميخواست بهش بگم لطفا تو مسير و وقتي جايي ميري من بي خبر نساز اما اون دلشوره و نگراني به حساب نمياره و اسم اين حس ميزاره شك و ترديد داشتن قبل خواب هم حرف زديم انقدر خودش واسم لوس كرد كه واقعا يه لحظه حس كردم هيجكس تو دنيا وجود نداره و تنها موجود با ارزش روي زمين خودشه اما همه اين حالت هاي خوبش يهو عوض ميشن جوري كه با خودم فكر ميكنم نكنه همه اون چيزا و رفتاراش فقط يه خواب بوده نميدونم چيه جريان اما مثل ماشيني كه تو بزرگراه گازش ميگيره و با نهايت سرعت حركت ميكنه اما يهو دنده معكوس ميزاره و سرعتش به صفر ميرسونه همين يهو ترمز كردناش باعث شده سرم بخوره به شيشه و گيج بشم دلم ميخواد بهش بگم عزيزم اروم برو اما يهو پات نزن رو ترمز به بگم مسير طولاني اما هر جاده اي يه حداقل و حداكثر سرعت مجاز داره جاده زندگي هم همينطوره لطفا با احتياط چيزي كه تو اين راه ممكنه صدمه ببينه دله نه سنگ

اين چه حاليه

۱۰۸ بازديد
همين الان دلم بدجوري گرفت شايد دلتنگم...شايد خسته ام...شايد....نميدونم ولي هرچي كه هست حالم خوب نيست نميدونم چيه ولي يه حرفي اينجام گير كرده خدايا انقد تو خودم ريختم كه دارم غرق ميشم همين كه من داري تحمل ميكني خديا ميدونم صبوري و همين كه به من ناسپاس هم روزي ميدي ميدونم بخشنده اي اما خدايا بخودت قسم بحث ناشكري نيست روزي هزار بار شكرت بخاطر نعمت هات و سلامتي كه بهم عطا فرمودي خدايا اميدم تويي نميدونم دست خودم نيست نميتونم فكرش نباشم ميدونم يه جاي كار درست نيست روبروم نميشينه واسم وقت نميزارن من نميبينه چندوقته حالم خرابه وقتي اومد حس كردم اينبار بليط من برنده شده اما ببين پس چرا دستام سرده نميدونم چم شده اما حس ميكنم اين راه هم بن بست ميرسه ميدونه يه چيزيم هست اما حتي به رو خودشم نمياره دلم گرفته اي خدا اين بار ديگه ازمايشم نكن اين ديگه تاوان نباشه حتي اگه اخرش بن بست و تاريكيه خدايا خودت راهم باز كن امشبم بدون اون داره تموم ميشه بدون اينكه صداش بشنوم

دلخوشي

۱۰۰ بازديد
گاهي تو زندگي لحظاتي پيش مياد كه مجبوري برخلاف ميل و اون چيزي كه در دلت هست رفتار و عمل كني ....تو زندگي همه امون از اين موقعيتها كم نيستن و گاهي وقتها در دوره اي از زندگي به واسطه ي جايگاه و موقعيتي كه داري اين شرايط برات تكرار ميشه و گاهي عذاب اور هست واقعا ميگم خيلي دردناكه نتوني چيزي كه در دل داري رو به زبون بياري .....لااقل براي من اين موقعيتها زياد شرايط جالبي نيستن و اذيت كننده هستن.... گاهي از تمام دنيا به يه چيزي دلت خوشه و بعد يه مدت ميبيني نبايد دل خوش ميكردي و هيچ چيزي براي تو نيست و همه جي از بين خواهند رفت و چيزي كه فاني هست نميتونه دلتو خوش كنه امروز هست و فردا نيست و تو باز تنهايي.......تنهايي در مقابل خيل عظيمي از دردها مسائل رنج ها و هزار خوشي و ناخوشي ديگه ..... گاهي قوي بودن خيلي بده و وقتي ضعف نشون نميدي اطرافيانت نميدونن نميخوان قبول كنن تو هم خسته ميشي تو هم ناراحت ميشي و تو هم شايد بشكني از حرفي حركتي ......گاهي بايد مثل يه دختربجه ي 4 ساله خودتو بزني به ضعف و كمك بخواهي چون ديگه داري زير بار و فشارهاي زندگي له ميشي ........ولي چون به قوي بودن شهره شدي هيچ كس حتي فكرشو هم نميكنه تو هم نياز به كمك داشته باشي و اين يعني در بين هزاران آشنا نداشتن يه صداي دلگرم كننده ......نداشتن صدايي كه بهت بگه نترس من هستم..........

كلافه

۱۱۶ بازديد
خدايا نمي دانم، واقعا نمي دانم چرا اعتماد نمي كنم... خدايا پيچيده ام در كلاف درماندگي، كلافه ام، كلافه... خدايا كمي آب بريز شايد بيدار شوم! خوابم سنگين شده انگار، هرچه بيشتر مي خوابي بدتر مي شود، هرچه هم پيدا كني آخرش در همان خواب است، پيدا هم نمي كنم، اصلا يادم رفته دنبال چه مي گردم! خدايا مي دانم گاهي گله مي كنم، گاهي گريه، گاهي قهر، اما تو شايد در سكوت مي خندي! شايدم گريه!...آخر تو گفته اي بگذر، باقيش با من. دل در چه بسته ام، به چه وابسته ام، پشت كدام در شكسته ام، خدا داند و بس. شايد براي همين است كه اينگونه نگران نگاهم مي كني...

غيرت

۱۰۶ بازديد
ميگن پسري كه براي دختر غيرتي نشه روشن فكر نيست طرفش دوست نداره ادم واسه كسي غيرتي ميشه كه دوسش داره ادم به كسي گير ميده كه ميخوادش غيرت اين نيست كه ناموست بپوشوني كه كسي نبينتش غيرت يعني اجازه ندي كسي وارد حريم تو وعشقت بشه حتي پدر ومادرت غيرت يعني تو وارد حريم ديگران نشي.بهم ميگه داداشم غيرتيه به اين فكر ميكردم يعني غيرتش براي تو از من هم بيشتره؟حتما يادت مياد ميتونستم و نخواستم وقتي همه چي مهيا بود چون تو عشقي نه هوس ادم واسه عشق غيرت داره در مردها حسي هست كه اسمش ميزارن غيرت و در زن ها به همين حس ميگن حسادت اما من به هردوشون ميگم عاشق تا عاشق نباشي نه غيرتي ميشي نه حسود ادم وقتي واسه ناموس خودش سگ ميشه نبايد واسه ناموس مردم گرگ باشه غيرت داداش خيلي خوبه و قابل احترام اما غيرت ادم عاشق بنظرم خيلي جنسش فرق داره با بقيه غيرت ها اما از هردوتاي اين ها باغيرت تر شهدايي بودن كه رفتن تا برادر و عاشق بتونن غيرتي بشن عزيزم وقتي ميگي ميخوام كاري كنم كه شايد من نارحت كنه و از من ميخواي بهت نه نگم بخاطر اين نيست كه من غيرتم اجازه ميده بخاطر اينه كه دلم بهم ميگه تو ميدوني مرز ازادي و خيانت چيه پس فقط ازت يه چيز ميخوام عزيزم (لطفا اذيتم نكن)

ديگه نميخوام دروغ بگم

۱۲۱ بازديد
الان تنها نشستم تو خونه خودم و يه فنجون چايي جلوم گوشي همراهم هرچند دقيقه داره زنگ ميخوره يا پيام مياد ميخوام حرف دلم بگم نميدونم چجوري ميخوام راحت بنويسم اما نميتونم اما قبل از اون كه تو بياي روزگارم اين نبود دور و برم پر بود از ادماي جور واجور ادمايي كه هر ازگاهي هركدومشون يه بهونه اي مياوردم واسه اينكه اون لحظه دلم ميخواست با اون يكي ديگشون باشم يه شب مهموني ارش يه شب مهموني شيدا يه شب مهموني سعيد و و و و و اما الان حس ميكنم درسته تنها نشستم و انتظار اين ميكشم كه لابلاي اين پيام ها و تماس هام اسم تورو ببينم فكر ميكنم اين انتظار كشيدن ترجيح ميدم به اينكه بخوام جواب ديگران بدم و الان جاي ديگه اي وقتم بگزرونم ميون ادماي ديگه الان فكر ميكنم به ياد تو به عشق تو و به انتظار تو ديگري را لمس كردن حكم خيانت داره واسم چيزي كه قبلا واسم زرنگي بود الان با اينكه ميتونم و ميدونم راحت بدون اينكه حتي بويي ببري جايي باشم كه ميدونم نارحتت ميكنه چقد جالبه ادم بدون اجبار با اينكه ميدونه ديگه خبري از اينكه بخواد نقش بازي كنه كه طرف نفهمه كجاس هيج كاري نكنه فكر ميكنم ساده شدم و ميدونم ساده شدن و عاشق شدن يكي است مخالفت هايت با نگاهش موافقت ميشود و روز بروز انتظار ميكشي اما....بيخيال الان گفتم كجايي و جواب دادي اينجا.... چه دنياي قشنگي قبلا ميپرسيدن كجايي و من ميگفتم اينجا كي ميدونه اينجا كجاس؟كي ميدونه اينجا واسه ادمايي كه تو رابطه هستن حلاله يا حروم؟

من با كلمه بازي نميكنم وقتي ميگم نفسمي يعني بدون تو ميميرم

۱۰۸ بازديد
امروز هم با بي تو بودن گذشت خوش به حال يادم كه هميشه با توست و بدبخت دلم كه بيقراره ميدوني به چي فكر ميكنم؟اينكه چرا زمين فقط واسه من گرده چرا من فقط بايد چيزايي ببينم كه ميدونم تو گذشته هم ديدم فقط تفاوتش اينه كه اون موقع من اون طرف پل بودم اما الان زمين چرخيده و من اومدم اينور پل قبل چرخش زمين من بودم كه واسه يه ساعت وقتم هزارجور راست و دروغ ميگفتم كه به كسي ندمش و هرچقد بهم اصرار ميكردن كه باهم باشيم من واسم مهم نبود چون دلم ميخواست اون ساعت و روز كار ديگه انجام بدم اما الان اينور پل اومدم به لطف چرخش زمين الان من شدم پر از خواهش و اصرار ولي اون همش تكذيب و انكار من شدم كسي كه حاضره واسه يه لحظه ديدنش هركاري بكنه اما اون شده كسي كه اگه دلش نخواد منو ببينه محاله اصرار من فايده داشته باشه فقط از خودم ميپرسم چرا تاوان واسه من فقط؟چرا زمين فقط واسه من گرده؟چرا اونايي كه بمن زدن جريمه نشدن؟ نميدونم اما بازم خداروشكر كه هستي عزيزم

انتظار

۱۱۴ بازديد
ميگن اينكه چقد انتظار ميكشي مهم نيس مهم اينه كه انتظار چه كسي ميكشي اما من ميگم انتظاري خوبه كه ادم ترديد نداشته باشه انتظاري كه با ترديد همراهه فقط عذابه امروز همش منتظرت بودم كه بهم بگي قراره ببينمت اما.... ميدوني كجاش خنده داره؟؟؟؟اينكه جفتمون ميدونيم رسم باهم بودن اين نيست اينكه ميدونيم باهم بودن چه شكليه اما جوري رفتار ميكنيم كه انگار همه چيز خوبه صبح گفت كار خونه زياده تا غروب با هم حرف نزديم غروب حدود يه ساعت حرف زديم و گفت شب ميرن خونه داداشش چون خونه بوي رنگ ميده اما اين رابطه چه بويي ميده؟ بوي اميد؟ ترديد؟ شك؟ هرچي كه هست نميتونم اعتراضي كنم چون بودنش بهم ارامش ميده چون همين كه هست واسم قشنگه اما بدجوري نگران پايانم....